سمیه آقابابایی
چکیده
شکلگرایان با تأکید بر نقش ادبیِ زبان و برجستهسازی نشانهها، میان دو فرایند زبانی «خودکاری» و «برجستهسازی» تمایز قائل شدهاند. شیوههای به کار رفته در روند تبدیل زبان خودکار به زبان ادب از دیرباز مورد توجه بوده است، که در ادبیات فارسی در پی بررسی این روند، در تحلیل زیباییشناسی متون ادبی، به ویژگیهای سبکی متون ...
بیشتر
شکلگرایان با تأکید بر نقش ادبیِ زبان و برجستهسازی نشانهها، میان دو فرایند زبانی «خودکاری» و «برجستهسازی» تمایز قائل شدهاند. شیوههای به کار رفته در روند تبدیل زبان خودکار به زبان ادب از دیرباز مورد توجه بوده است، که در ادبیات فارسی در پی بررسی این روند، در تحلیل زیباییشناسی متون ادبی، به ویژگیهای سبکی متون توجه میشود. آنچه در این مقاله مورد بررسی قرار میگیرد نحوة انتخاب و ترکیب بر روی «محور جانشینی» و «محور همنشینی» در شعر شاعر برجستهی این سبکْ «بیدل دهلوی» است تا از منظر زبانشناسی، شیوهی زیباییآفرینی این شاعر بررسی و تحلیل شود. در راستای این هدفْ به تبیین بررسی ادبیات از دیدگاه زبانشناسی پرداخته و دویست و هفتاد و پنج بیت از شعر بیدل را به عنوان پیشنمونهی سبک هندی بررسی کردهایم. از جمله نتایج حاصل از این بررسی عملکرد موازی دو فرایند انتخاب و ترکیب در بسامدی نزدیک به هم است که کاربرد این دو فرایند در کنار یکدیگر منجر به ایجاد پیچیدگیهایی در شعر بیدل شده است. نتایج به دست آمده حاکی از آن است که بیدل به گونهای غزلها را آذینبندی کرده است که درک هر بیت در گرو اندیشیدن خواننده و دستیابی وی به انتخابهای شاعر از روی محور جانشینی است. در نهایت گرایش نسبی بیدل به سمت فرایند انتخاب، سبب ایجاد فضای خاصی چون ایجاد معانی ضمنی در ابیات، پیچیدگی، ابهام، دوری مدلول و مصداق از یکدیگر، شده است که این روند در کل درک ابیات بیدل را دشوار ساخته است.